۲۶ دی ۱۳۸۲

تحصن نمايندگان، حقيقت يا نمايش؟
جمعي از نمايندگان مجلس در اعتراض به رد صلاحيت تعداد بسيار زيادي از داوطلبن نامزدي در انتخابات مجلس شوراي اسلامي ايران و از جمله بيش از 80 نفر از نمايندگان فعلي مجلس، دست به تحصن زدند.
نكته مهم اين است كه اصلاً مهم نيست كه اين تحصن حقيقي و در حمايت از رد صلاحيت شدگان و اعتراض به نظارت استصوابي است يا تنها نمايشي است براي گرم كردن تنور انتخابات و كشاندن مردم به پاي صندوق ها.
مهم اين است كه مردم چه فكر مي كنند و چه برداشتي از اين حركت دارند.

اگر اين حركت نمايندگان مثلاً 2 سال پيش رخ مي داد شكي وجود نداشت كه از حمايت شديد مردم برخوردار مي شد و مردم در حمايت از نمايندگان خود در اين بازي قدرت دخيل مي شدند. اما حال چند سؤال براي مردم پيش مي آيد:

1- چرا حالا؟ چرا نمايندگان تا پيش از اين چنين كاري را نكردند؟ چرا حال كه دوره نمايندگي آنها رو به پايان است به ياد اعتراض و كار عملي افتادند و تا پيش از اين در بهترين حالت اعتراض شفاهي مي كردند؟

2- چرا حال كه صلاحيت خودشان رد شده دست به تحصن مي زنند و حرف رهبر و رئيس جمهور را هم گوش نمي كنند، اما وقتي دانشجويان را كشتند، زنداني كردند، شكنجه كردند و يا روزنامه ها را بطور فله اي بستند و نويسندگان آنها را به بند كشيدند كسي كاري نكرد و تنها تني چند از آنها اعتراض شفاهي كردند؟ مگر تاييد صلاحيت آنها مهمتر از جان مردم عادي (غير خودي / غير نماينده / غير دولتي و ...) است؟

3- خواست نمايندگان متحصن چيست؟ چرا نمايندگان شرايط خود را بطور واضح مطرح نمي كنند؟ آيا مشكل آنها تنها رد صلاحيت هاي گسترده و يا حتي نظارت استصوابي است يا شرايط و خواسته هاي والاتري دارند؟

4- مردم هنوز منتظرند ببينند كه نمايندگان رو به مردم خواهند آورد يا رو به قدرت و صحبت هاي پشت پرده.

پس از چندين سال صبر مردم و ناموفق بودن اصلاح طلبان دولتي و پس از اينكه مردم بارها در تجمعات اعتراض آميز خود صداي خود را به گوش دولت و مجلس و جهان رساندند و مجلس و اصلاح طلبان حمايتي از آنها نكرد و آنها را با چماق داران تنها گذاشت، مردم حق دارند به آنها اعتماد نكنند.

در شرايط فعلي بسياري از مردم اعتقاد دارند كه اين تحصن تنها نمايشي است براي گرم كردن تنور انتخابات كه در بهترين شرايط، نمايندگان بازيچه قرار گرفته اند.

بسياري از مردم نيز اعتقاد دارند چرا بايد از نمايندگاني كه ما را با چماق داران و نيروهاي مسلح نظام تنها گذاشته اند حمايت كنيم؟ آنها ارزش كتك خوردن و يا حتي در سرما بيرون رفتن را ندارند.

برخي از مردم هم منتظر اشاره اي از سوي نمايندگان هستند تا نمايندگان بعداً زير پاي آنها را خالي نكنند و نگويند ما خواهان اتمام مصالحت اميز اين جريان بوديم و افرادي كه به خيابان ريختند يا از افراد خود شما (مخالفين داخلي اصلاحات) و يا عده اي فريب خورده از شبكه هاي ماهواره اي خارج از كشور بودند.

اما چه بايد كرد؟

بي شك اين فرصتي استثنائي براي اصلاح طلبان حقيقي و مردم مي باشد.

چنين حركتي، حداقل در سال هاي اخير و از سوي اصلاح طلبان، سابقه ندارد.
نمايندگان بايد تصميم خود را بگيرند. راهي كه رفته اند بي بازگشت است و مطمئناً اگر كار را در ميانه راه رها كنند، اندك طرفداران خود در ميان مردم و اعتماد كمي كه به آنها وجود دارد را نيز از دست خواهند داد و براي هميشه به عنوان خائن در خاطرات بايگاني خواهند شد.
نمايندگان يا بايد اهداف و شرايط خود را بطور علني و واضح مطرح كنند.
اين شرايط نبايد سطحي و كمتر از برداشتن نظارت استصوابي، افزايش قدرت مجلس و دولت و آزادي زندانيان سياسي باشد.
از مردم درخواست مشاركت در تحصن و برگذاري تجمعات اعتراض آميز نمايند (مثلاً از سوي جبهه مشاركت) قبل از اينكه ديگر نيروهاي خارج از مجلس چنين كاري را بكنند.
تحصن خود را تا رسيدن به اهداف و شرايط تعيين شده ادامه دهند.

در صورت وارد شدن مردم در اين بازي و حمايت نمايندگان از آنها مي توان به پايان اين بازي خوش بين يود.

از طرفي ما مردم هم نبايد اين فرصت را به دليل لجبازي با اصلاح طلبان (به اعتقاد بسياري بي عرضه و به اعتقاد برخي خائن) از دست بدهيم. حتي اگر اعتمادي به اين نمايندگان نداريم، مي توانيم از اين فرصت براي رسيدن به خواسته هايمان استفاده كنيم (همان كاري كه اصلاح طلبان و حتي ما مردم هيچ گاه نكرديم).

گروه هاي سياسي بايد زمان و مكان مشخصي را (نه حتماً در حمايت از نمايندگان متحصن، بلكه مثلاً در حمايت از زندانيان سياسي و يا در مخالفت با نظارت استصوابي و يا نمايشي بودن مجلس و دولت و ...) براي طرفداران خود اعلام كنند تا مردم هم با حضور فعال خود در اين جريان نقش آفريني كنند.