۱۱ مرداد ۱۳۸۹

تحلیلی بر تحلیل یک سرباز ولایت از بیانیه کروبی

تحلیل امید وطن دوست از سربازان ولایت به رنگ نارنجی است و تحلیل و پاسخ من به این تحلیل در زیر آن درج شده، متن بیانیه نیز به صورت بخش بخش و قبل از آن آمده...


ستاد مهدی کروبی 24 دقیقه پس از بیانیه ستاد موسوی

22 خرداد ماه که از حیث مشارکت کم سابقه شما مردم عزیز می توانست جشنواره بزرگ جمهوریت در نظام امام خمینی باشد به سوگواری تبدیل شد... نتایج اعلام شده برای انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری چنان مضحک و شگفت آور است که در بیان و بیانیه نمی آید و باید فکر دیگری کرد.

این شیوه رأی گیری و شمارش آرا یادآور شمارش آرای مرحوم مدرس است که حتی شمارش رایی که آن مرحوم به خویش داده بود دریغ کردند.

در اینجا مهدی کروبی،نظام جمهوری اسلامی را با نظام شاهنشاهی رضاخان مقایسه می نماید که از این لحاظ و با توجه به فرض اول که این نظام،نظام امام خمینی است یا این نظام غلط است و یا نظام شاهنشاهی که بعدها معلوم می شود که نظام ایران غلط است پس ایران باید شاهنشاهی باشد.

- در اینجا کروبی عمل نظام جمهوری اسلامی ایران را با عمل نظام شاهنشاهی رضاخان مقایسه می کند و نه خود نظام ها را. ظلم توسط هر نظامی، چه شاهنشاهی، چه جمهوری اسلامی و چه نظام امام خمینی و ... ظلم است. مگر اینکه اعتقاد داشته باشید هرگونه انتقاد به هر عملی در نظام جمهوری اسلامی ایران به معنی غلط بودن نظام است. در صورتی که خود نظام هم مانند شما فکر کند و از آنجایی که بسیاری از ایرانیان انتقاداتی در سطوح مختلف دارند، پس این نظام از دید خود نظام هم باید غلط باشد، البته مشخص است که چنین تحلیلی نمی تواند صحیح باشد. به عنوان مثال اگر ترور افراد اشتباه است، تروریست های حجاریان نباید آزاد می شدند و اگر صحیح است پس چرا در مجامع بین المللی می گوییم ترور اشتباه است و خود ایران قربانی تروریست؟

ادامه:و تکرار دروغ پردازی های تلویزیونی یادآور آمارهای منتشر شده در مناظره هاست.

آقای کروبی! اگر آن زمان در مناظره ها دروغی گفته شده بود می توانستید مانند احمدی نژاد درخواست احقاق حق و سخن خود را کرده و در جلسه ای مجزا این دروغ ها را برملا کنید که از همان اول پیدابود که شما قانون گریز می باشید!

- آن زمان در مناظره ها یا دروغ هایی گفته شد و یا قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران عادل نیست. آقای احمدی نژاد به آقایان ناطق نوری، رفسنجانی و فرزندانشان و نیز دیگر کاندیدها تحمت هایی زد که جرم محسوب می شوند، اما هیچ کدام این افراد در قوه قضائیه متهم نشدند، پس یا آقای احمدی نژاد دروغ گفته و یا قوه قضائیه عادل نیست. در ضمن همان زمان هم اعتراض شد به وقت اضافه داده شده به احمدی نژاد و به عنوان مثال آقای رفسنجانی هم خواهان فرصت برای احقاق حق خواست که منتشر هم شد، ولی موافقت نشد.

بدیهی است که نتایج و نهاد برآمده از چنین شمارش آرایی فاقد مشروعیت است و مورد قبول اینجانب نیست.

مسئولیت تشخیص مشروعیت انتخابات برعهده آقای کروبی نیست و اگر این انتخابات مورد قبول شخص شما نیست چه ارتباطی به عموم مردم دارد.

- اگر انتخابات مورد قبول بخش بزرگی از مردم نباشد، چگونه می توانند حداقل این امر را بیان نمایند؟ آیا صدا و سیما یا روزنامه های داخلی فرصتی به آنها خواهند داد؟ آیا وزارت کشور مجوز برگذاری راهپیمایی خواهد داد؟ آیا اگر من نظر انتقادی خودم را بنویسم، شما آن را در سایت خود منتشر خواهید کرد؟ یا از عواقب آن می ترسید؟ به نظر شما اگر مردم در نظام جمهوری اسلامی ایران احساس ظلم کنند، چگونه باید برخورد کنند؟ مانند امام حسن یا امام حسین؟

من به پیشگاه ملت شکایت می برم(پیش مراجع قانونی ،نه)و دستان همه رای دهندگان به خصوص دانشجویان،روشنفکران،زنان،محرومین و افراد مورد تبعیض اعم از دگراندیشان،اقلیت های قومی و مذهبی،دراویش اهل حق را می بوسم ...

این درحالی است که محرومان و زنان،به دلیل سفرهای استانی و سیاست حضور زن در سیاست احمدی نژاد بیشتر به احمدی نژاد رای می دهند.دراویش هم معلوم است که کاملا سیاست های حتی رهبری این است که محدود شوند. در مورد اقلیت های مذهبی نیز باید گفت که سخن ایشان با سخن محمدخاتمی در سیستان و بلوچستان مبنی بر قبول داشتن اعتقاد اهل سنت بر مساله غدیر یکی است.

- سیاست حضور زن در سیاست احمدی نژاد به چه معنی است؟ یعنی انتخاب وزیر زن؟ یا اجازه ورود زنان به استادیوم فوتبال یا اینکه داشتن حق رأی برای خانم ها؟ چرا دراویش باید محدود شوند و محدود شدن افراد از سوی نظام به چه معنی است و به چه روشی؟ آیا احترام به دگراندیشان، اقلیت های قومی و مذهبی و دراویش اهل حق بد است؟ طبق نظر شما یا نظام (ظاهراً شناخت بیشتری از من از نظام دارید) چگونه باید با این افراد برخورد کرد؟

ادامه: و حتما در مقابل این مهندسی و تنظیم ناشیانه رای ملت سکوت نخواهیم کرد و به عنوان فردی مستقل درچارچوب فکری و سیاسی خاص خود و براساس مواضع و بیانیه هایی که منتشرکرده ام در صحنه خواهم ماند...

این تازه اول داستان است.

جمله آخر بدون شرح نیز معلوم است.

- تحلیل این پاراگراف صحیح ترین و بی اشکال ترین بخش این تحلیل سرباز ولایت است و احتمالاً خود ایشان هم موافق هستند که در برابر مهندسی و تنظیم رأی ملت نباید سکوت کرد و به دلیل فشار و خطر نیز نباید صحنه را ترک کرد. گذشت زمان هم جمله آخر آقای کروبی را تأیید نمود و ترورها و شکنجه ها و مرگ های داخل زندان پس از این بیانیه رخ داد.

مهدی کروبی

تحلیلی بر تحلیل یک سرباز ولایت از بیانیه 2 موسوی

تحلیل امید وطن دوست از سربازان ولایت به رنگ نارنجی است و تحلیل و پاسخ من به این تحلیل در زیر آن درج شده، متن بیانیه موسوی نیز به صورت بخش بخش و قبل از آن آمده...

بیانیه شماره 2 موسوی:

بسم الله الرحمن الرحیم

انالله و انا الیه راجعون

همین جمله موجب شد تا 24 خرداد ماه بسیاری از طرفداران جنبش سبز با پیراهن های مشکی در انظار عمومی حاضر شوند(از جمله مسئولین دبیرستان های مفید)

- دلیل سیاه پوش شدن جنبش سبز این جمله نبود، بلکه شهید شدن، مصدوم شدن و دستگیری همراهان جنبش بود. در مورد دبیرستان مفید اطلاعی ندارم، اما مسئولین بسیاری مدارس دیگر هم نه به خاطر این جمله، بلکه به دلایل ذکر شده و البته مرگ جمهوری اسلامی ایران سیاه پوشیدند.

محضر مبارک مراجع عظام و علمای اعلام

در مورد مراجع ناگفته پیداست که جز آیت الله صانعی کس دیگری به جنبش سبز رای نداده،چنانکه از سخنرانی هایشان پیداست البته آیت الله صانعی را به هیچ عنوان نباید با قماش میرحسینی ها به حساب آورد.

- البته اگر اشتباه نکنم در آن زمان آقای منتظری هنوز در این دنیا و در بین ما بودند. البته من اطلاعی ندارم که ایشان آیا به موسوی رأی داده یا احمدی نژاد یا هیچکدام، اما مطمئناً به جنبش رأی نداده چون حضور و انتخاب یک جنبش به عنوان رئیس جمهور کار بسیار سخت و شاید نشدنی باشد، حتی در جمهوری اسلامی ایران و با حکم حکومتی. اما اگر منظورتان طرفداری از جنبش سبز است بهتر است کمی بیشتر تحقیق نمائید، حتماً اسامی بیشتری خواهید یافت.

با اهدای سلام،اینجانب اطمینان دارم که روند حوادث انتخابات ریاست جمهوری دهم را با دقت پیگیری کرده اید.

در اینجا موسوی،مراجع را در برابر عمل انجام شده قرارداد! بسیاری از مراجع حتی فکر چنین عملکردی از موسوی را نمی کردند لذا پیگیری های بسیاری نداشتند.

- منظورتان این است که مراجع به انتخابات اهمیتی نمیدهند و پیگیری نمی کنند؟ مگر همین مراجع نمی گفتند که شرکت در انتخابات یک وظیفه شرعی است؟ یعنی تصور اینکه مراجع حوادث انتخابات را پیگیری کرده اند، قرار دادن آنها در برابر عمل انجام شده است؟

اگرچه توسل به دروغ و استفاده بی حساب از امکانات عمومی و دولتی برای تبلیغات یک سویه به سود نامزد حاکم به خوبی نشان دهنده عزم این گروه خاص برای پیروزی به هرقیمت و از هرراه ممکن بود.

اگر پیش بینی چنین عملکردی از جانب دولت بود چرا تذکر ندادید.ضمن آنکه مگر فیلم های انتخاباتی شما از بی بی سی پخش می شد و فیلم های احمدی نژاد از سیمای ایران که این قدر به شما برخورده که این کار را استفاده بی حساب می دانید. شما به عنوان این گروه جهت فلش خود را به سمت مشروعیت بخش انتخابات یعنی مقام رهبری بردید و بعدها نیز آشکارا چنین کاری را انجام می دادید.

- چنین پیش بینی از عملکرد دولت بود و تذکر هم داده شد. فیلم های انتخاباتی همه کاندیدها از صدا و سیمای ایران پخش می شد اما احمدی نژاد بیشتر. به وی وقت اضافه داده می شود و به دیگر کاندیدها نه. وی در مورد ناطق نوری، رفسنجانی و پسرانشان و موسوی و خاتمی حرف هایی ضد که ظاهراً اثبات نشد (چون هیچ کدام از این افراد در دادگاه محکوم نشدند) اما با خود کسی که این تحمت ها را زده هم برخوردی نشد/

اما تصور تقلب در آرای مردم تا این اندازه و برابر انظار شگفت زده جهانیان از حکومتی که تعهد عدالت شرعیه از ارکان اساسی آن شمرده می شود،برای کسی ممکن نبود.

اگر جهانیان شگفت زده اند از این نتیجه پس معلوم است که شما دشمن مردمید که دشمنان می خواستند تا شما به روی کار بیایید. شما اسم از حکومت بردید نه دولت،در اینجا مستقیما به مقام رهبری توهین نموده اید و اجرای احکام اسلامی را در این مملکت از جانب ایشان را زیرسوال برده اید.

- از کی تابحال جهانیان دشمن مردم ایران هستند؟ یعنی لبنان و فلسطین و روسیه و افغانستان و چین و ... هم جزو دشمنان مردم ایران هستند؟ فکر نمی کنید اگر دشمنان ما با هم متحد شوند، خیلی برای ایران خطرناک باشه؟ فرمودید که چون از واژه حکومت بجای دولت استفاده شده، توهین به رهبر است. آیا رهبر تنها حقوق دارد یا وظایف هم دارد؟ اگر کسی به صدا و سیما اعتراض کند هم توهین به رهبری است؟ اعتراض به شورای نگهبان چطور؟ آیا با این اوصاف آقای احمدی نژاد بیشتر به مقام رهبری توهین نکرده تا موسوی؟

امروز که باحیرت تمام شاهد چنین تصورات جسورانه در امانت مردم هستیم و تمامی راه ها برای احقاق حق بسته شده،

آیا واقعا تمامی راه ها برای احقاق حق شما بسته شده بود.بارها رهبری به شما تذکر نداد که به شورای نگهبان اعتراض ببرید،پیش من بیاورید و اگر نقدی به دولت دارید بگویید نه اغتشاش...

- آیا اصلاح طلبان در 12 سال گذشته به اندازه کافی به شورای نگهبان اعتراض نکرده بودند؟ نتیجه چه شد؟ البته هنوز هم هستند اصلاح طلبانی که اعتقاد دارند باید به اعتراض به شورای نگهبان و رهبری ادامه داد، اما بخش بزرگی از جنبش سبز هم اعتماد خود به شورای نگهبان و رهبری را از دست داده اند، زیرا نه شورای نگهبان توانست کاری کند و نه رهبری. حتی در مواردی که رهبری شخصاً دستور پیگیری داده اند نیز فایده ای نداشته و عوامل اصلی محاکمه نمی شوند. آیا در جریان کهریزک تنها مسئولین خود زندان متهم هستند؟ اگر هم حتی این فرضیه ضعیف را بپذیریم، آیا تمهیداتی پیش بینی شده اند که دیگر چنین افرادی به پست های مهم یا مشابه راه پیدا نکنند؟ ظاهراً که آقای خاتمی در این کار موفق نبوده، زیرا برخورد با عوامل خودسر (اعلام شده از سوی خاتمی که با توجه به گفته های شما و دوستان نمی توان 100% روی آن حساب کرد) وزارت اطلاعات جواب نداد و افرادی مشابه، این بار در زندان، کارهایشان را ادامه دادند. آیا احمدی نژاد یا رهبر می توانند از ورود افرادی این چنین خودسر به دیگر زندان ها و پست ها جلوگیزی نمایند؟

مواجه شدن مردم مظلوم با سکوت علما و مراجع که ملجأ راسخ این ملت شمرده می شوند،خسارتی بیش از یک تغییر در آرا را به دنبال خواهدداشت...

وقتی علما سکوت کرده اند طبق گفته شما باید مردم نیز سکوت کنند. و وقتی علما سکوت کرده اند چون بی عرضه نیستند یعنی انتخابات و نتیجه آن مورد قبول آنان است.مردم نیز مظلوم نیستند وگرنه 9 دی و 22 بهمن توی دهان شما نمی زدند.

- مثل اینکه مطلب را نگرفتی برادر. منظور اینه که اگر نظر و عمل علما و مراجع با نظر بخش بزرگی از مردم اختلاف فاحش داشته باشد، این اختلاف باعث جدایی این دو از هم خواهد شد و اگر اعتقاد داشته باشیم که مردم و مراجع نقش مهمی در جمهوری اسلامی ایران دارند، میتواند خسارات شدیدی برای نظام، مردم و علما داشته باشد. در ضمن ملجأ به معنی پناهگاه است و مردم با انتخاب خودشان به پناهگاه مورد نظر خودشان می روند. شاید شما معنی دیگری برای این واژه درنظر گرفته بودید که باعث این تحلیل اشتباه شده.

در حالی که امیدی به کارآیی قوه قضائیه محترم نمی رود...

قوه قضائیه در این مسائل مسئولیتی نداشته است و لذا ادعای شما کاملا بی مورد است. ضمن آنکه خرده گرفتن شما از قوه قضائیه به همان علما برمی گردد که شما ذکر کردید.

- قوه قضائیه مسئول برخورد با متخلفان است و از آنجایی که با تخلفات انتخاباتی و امنیتی کوچکتر برخورد مناسبی نداشته (کسی که به آقای حجاریان شلیک کرد الآن چکار میکند؟ شکایت آقای تاج زاده از آقای جنتی و دیگر شکایات از ایشان به کجا رسید؟ پرونده کوی دانشگاه، منظور همان 18 تیر قدیم است، و البته موارد جدید، چه شد؟ چه کسی قاتل بود؟ چه کسی چشم را کور کرد و ...) امیدی به کارآیی قوه قضائیه، بخصوص در چنین مواردی، نمی رود.

به حسب وظیفه صیانت از آرای مردمی که اینک دچار زیان عظیمی شده اند عضر حالی تقدیم و یادآور می شوم که شاید تذکر به جای شما به مسئولان مفید واقع شود...

چه کسی این وظیفه را به شما داد.آیا به شما اس ام اس گسترده زده شده یا در مقابل درب منزل شما تجمع بزرگی رخ داده... مگر نگفتید قوه قضائیه و مجریه کفایت لازم را ندارند پس چگونه به مسئولان می خواهید تذکر دهید... پس چرا به اصطلاح مردم وعده دروغ دادید.

- یکی از این افراد من بودم. البته چندین نفر دیگر هم می شناسم. در ضمن هر کسی این وظیفه را دارد. حتی شما، و اگر از آرای مردم صیانت نکنید، گناه کارید. در ضمن واژه "شاید" به همین معنی است که شما اشاره فرمودید و از آنجا که قوه قضائیه و مجریه کفایت لازم را ندارند، احتمالاً تذکر به مسئولان هم فایده ای نخواهد داشت. همانطور که گذشت زمان هم همین را نشان داد و حق را به موسوی داد.