خاتمي، خاتمي، يا حمايت يا استعفا
اين مطلب رو در جواب كسي كه نظر خودشو در مورد يك مطلب بهنود نوشته بود نوشتم، بعداً خوشم اومد، آدم فكر مي كنه نويسندش (من) خيلي حاليشه، براي اينكه از اين مطالب كم مينويسم (هر 3-4 سال يكبار) از اين فرصت استفاده مي كنم و همون مطلب رو اينجا هم مي ذارم:
...اما در مورد دوستمان كه گفته بود "هيچ كس حق ندارد به خاتمي اهانت كند"؛ حرفت كمي تند است و آدم ياد صحبت هاب گروه هاي مذاب (ذوب در ولايت) مي افتد كه نقد رهبري و حتي نامه نوشتن به وي را نيز اهانت به وي مي دانند.
رسيدن به دموكراسي كار دشواري است و در فرانسه سال هاي سال طول كشيد تا به حد قابل قبولي رسيدند؛ ولي دوست عزيز، آن زمان را با اين زمان كه عصر اطلاعات است مقايسه نكنيد؛ اگر قرار باشد ما هم براي پيمودن مسيري كه طي شده (و نقشه آن وجود دارد) همان مدت زمان را طي كنيم به اين معني خواهد بود كه اين عقب افتادگي ما از جهان امروز هيچ گاه جبران نخواهد شد، مسلمانان هميشه از نظر سياسي، اجتماعي، فلسفي و ... از مسيحي ها 500 سال عقب خواهند بود و ... و اين مثل اين مي ماند كه كسي بخواهد امروز دوچرخه را اختراع كند. مردم ديگر حوصله اينكه 50 سال براي رسيدن به حداقل دموكراسي قابل قبول صبر كنند را ندارند و توقعشان از خاتمي بيش از اينها بود (7 سال مدت كمي نيست) و اگر خاتمي موفقيت نسبي هم داشت مردم حاضر بودند تا پايان 8 سال و حتي بعد از آن او را ياري دهند (كما اينكه هنوز هم نيمچه فرصتي دارد).
در مورد اينكه خاتمي تنها آمد و حال حداقل 200 يار دارد بايد به گم كه خاتمي با اين 200 يار هم نتوانست كاري كند (به قول خودت اختاپوس ها نگذاشتند) و در ضمن افرادي كه در انتخابات رياست جمهوري اول خاتمي، دوم خاتمي و شوراي شهر شركت نكردند را مقايسه كن.
و اما در مورد بسته شدن 70 روزنامه و باز شدن 2000 روزنامه، اگر ممكن است فقط يك درصد اين روزنامه ها (20 عدد) رو معرفي كنيد، روزنامه هايي كه نه در حد جامعه و عصر آزادگان، ولي حداقل نزديك به آنها باشند. بعد هم اگر ممكن است بگوييد روزنامه عصر آزادگان به چه كسي توهين كرد؟
اميدوارم ايران به دموكراسي برسه...
... در مورد اين مطلب كه چجوري ميشه كوزه شكسته وجه ملي ايران رو (كه در انظار بين المللي شكسته و خورد شده، به بركت حكومت انصار و اپوزيسيون رجوي) دوباره چسباند بايد بگم كه بعضي وقتها از نو ساختن اين كوزه ساده تر از چسباندن كوزه شكستس، ميشه كوزه اي بهتر و قشنگتر ساخت، اما به شرط اينكه دستهات رو نبسته باشن و به جرم كوزه گري نندازنت زندان...
۰۱ تیر ۱۳۸۲
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 Comments:
ارسال یک نظر