۲۳ فروردین ۱۳۸۷

حسین درخشان و عشق NED


بازهم حسین درخشان، بازهم مطلب جدید، بازهم جنجال و بازهم NED. نمی دونم کدوم موضوع جنجالی تره، حسین درخشان یا NED.
به هرحال ظاهراً حسین درخشان بدجوری با NED حال می کنه!
اینقدر که حتی روش های NED را برای ایران و احمدی نژاد هم پیشنهاد می کنه! (در این مقاله)
فکر می کنم بزرگترین آرزوی حسین درخشان این باشه که یک NED ایرانی-اسلامی تشکیل بشه (با همان روش های NED آمریکایی) و ریاست اون رو هم بدن به هودر (رئیس: خودم).
ظاهراً در این حالت، هدف وسیله را توجیه می کند.

از یک کار این آقای درخشان خیلی بدم می آید. یعنی من رو یاد اون آنتن های مدرسه می اندازد که عشق خودشیرینی برای معلم و ناظم (قدرت) را داشتند و بچه ها را لو می دادند (که مثلاً نوار موسیقی تو کیفشون دارن یا ...). چه دلیلی دارد نام افرادی که شاید نمی خواهند مطرح شوند (و به احتمال زیاد به همین دلیل نام خود را در وبلاگشان نگذاشتند) را برای عموم منتشر کنیم؟ بگذریم!!!

آقای درخشان در مطلب جدیدش نوشته که خورشید خانم "با سکوتش درباره‌ی حمایت آشکار سیاسی و معنوی NED حرف‌های من را تایید کرد". حالا مطلب خورشید خانم را بخوانید و به من هم بگوئید آیا شما هم برداشت آقای درخشان را از این مطلب می کنید؟!

خورشیدخانم در این مطلب شدیداً اینکه NED پشت کمپین یک میلیون امضاء هست را تکذیب کرده و اعلام کرده که این کمپین قبول نکرده از NED جایزه بگیرد و نوشته که خودش هم با NED مشکل دارد. جالب است که برداشت آقای درخشان از این نوشته، تنها تکذیب حمایت مالی NED از این کمپین می باشد.
در ضمن، خورشید خانم گزارش مالی کمپین (هزینه-درآمد شش ماه اخیر) رو هم چاپ کرده.

جالب ترین بخش مطلب حسین درخشان جایی است که علی رغم نوشته خورشید خانم که کمپین از پذیرفتن جایزه NED خودداری کرده است، نوشته که فریبا داوودی مهاجر، مهناز افخمی، مهرانگیز کار و علی افشاری توسط NED دعوت شدند و شرکت هم کرده اند و از دید خودش اسنادی هم ارائه داده است.

خوب، اولاً می بینیم که جرم کمپین از دید حسین آقا از بازیچه بودن در دست آمریکا، به شرکت در کنفرانس NED کاهش یافته است.
دوماً من نمی دانم آیا این افرادی که نام آنها آمده است، آیا همگی جزو این کمپین هستند یا نه! چون در همان به اصطلاح مدرک آقای درخشان، نام سازمان این افراد هم درج شده، ولی من اسم کمپین یک میلیون امضاء را هیچ جا ندیدم.
سوماً آقای درخشان در تحقیقات اینترنتی اش، از روش های آقای شریعتمداری و کیهان تهران استفاده می کند. یعنی اسناد را آنطور می بیند که به درد اثبات خواسته هایش بخورند. مثلاً اگر قرار است کنفرانسی از 6 لغایت 9 آوریل 2008 برگذار گردد، لیست دعوت شدگان (در تاریخ 28 مارس، یعنی بیش از یک هفته قبل از شروع کنفرانس) را به عنوان لیست شرکت کنندگان معرفی می کند. البته علاقه آقای درخشان به روش های آقای شریعتمداری جدید نیست و حتی زمانی که "هنوز" با عقاید وی مخالف بود نیز این امر را اعلام می کرد (مثلاً در این مطلب).
البته شانس آوردیم که آقای درخشان یک کم ناسیونالیست است و از فعالیت های NED در آلمان، هلند، اسپانیا و انگلیس و ... (حتماً با هدف براندازی دولت ها و نظام های این کشورها) مطلبی ننوشته است.

در پایان هم آقای درخشان نوشته: "از قول من به خانم داوودی مهاجر بگویید که این دم خروس NED دیگر بدجوری از زیر آن مانتو و روسری قلابی‌اش بیرون آمده و مخفی کردنش دیگر برای مردم مارگزیده‌ی ایران ممکن نیست".
من هم امیدوارم که یک روزی در ایران کسی مجبور به پوشیدن مانتو و روسری قلابی نباشد. هر کس اعتقاد داشت بپوشد و هرکس نداشت نپوشد، حالا چه برای پوشاندن دم خروس و چه برای پوشاندن مو و اندام. شاید بتوانیم با همکاری حسین درخشان یک سازمان غیردولتی در ایران تشکیل بدهیم (ترجیحاً با حمایت مالی و معنوی جمهوری اسلامی ایران و آقای احمدی نژاد) که هم به مردم بدبخت آمریکا و انگلیس کمک کند و هم مشکل پوشیدن اجباری مانتو و روسری قلابی توسط زنان ایرانی را برطرف کند.