۰۸ اردیبهشت ۱۳۸۷

اگر در مورد مسلمانی خود شک دارید، از حسین درخشان بپرسید!؟

من شخصاً از نوشته های آقای حسین درخشان خوشم نمی آید. چون خیلی بی معرفت هستند (نوشته های ایشان، خودشان را نمی دانم؟!). اما باید اعتراف کنم که گاهی اوقات حاوی اطلاعات جالبی می باشند.
ایشان از یک طرف دکتر سروش، اکبر گنجی، محسن سازگارا، علی افشاری، آرش نراقی و فاطمه حقیقت‌جو را به دلیل مسلمان بودن و نماز خواندن و روزه گرفتن و روسری سرکردن در ناف آمریکا، مسلمان آمریکایی می نامد و ادامه می دهد که "بعید می‌دانم جرات داشته باشند که یک روز به صراحت بگویند مسلمان نیستند و خدا را هم قبول ندارند. " (در این مطلب).
جالب اینجاست که در مطلب دیگری آورده است "پس چرا نشود عاشق خمینی و مدافع جمهوری اسلامی ایران بود و دلبسته و حامی احمدی‌نژاد و خالد مشعل و حسن نصرالله و هوگو چاوز و فیدل کاسترو ، ولی خود را زیر آفتاب داغ تابستان از شراب سفید خنک و ترکیب بهشتی طالبی و ژامبون محروم نکرد. چرا نمی‌شود به بهشت و جهنم بی‌اعتقاد بود، ولی از جان و مال خود برای دفاع از ستم‌دیدگان و مستمندان غزه و کاراکاس و دمشق و بیروت و هاوانا و تهران گذشت." و عکسی از خود با تی شرت „I Love Gaza“ و یک لیوان جین تونیک منتشر کرده است (در این مطلب).
البته باید اعتراف کنم که با نظر دوم ایشان موافقم اما با روش ایشان 100% مخالف. ایشان سروش، گنجی، حقیقت جو و ... را نامسلمانانی می داند که جرعت اعتراف به مسلمان نبودن را ندارند. حال آیا ایشان با علاقه خاص به جین تونیک، شراب سفید و ترکیب بهشتی ژامبون و طالبی و بی اعتقادی به بهشت و جهنم، خود را مسلمان می داند، یا فقط جرعت اعتراف به مسلمان نبودن را ندارد؟
به نظر من در مورد اعتقادات دیگران نمی توان نظر داد. اگر آقای درخشان می گوید که مسلمان است قبول می کنم. حتی اگر رفتار ایشان از نظر من هیچ شباهتی به مسلمانان نداشته باشد (بخصوص تهمت هایی که به دیگران می زند).
فکر می کنم آقای درخشان از اون آدم هایی است که چون جنجال را دوست دارد، همیشه طرف ضعیف تر را می گیرد. تا وقتی در ایران بود، متمایل به اصلاح طلبان بود، به دلیل اینکه ضعیف تر بودند. وقتی از ایران خارج شد و قدرت را در سطح بین المللی در نظر گرفت، طرفدار جمهوری اسلامی ایران شد، چون در سطح بین المللی، ضعیف تر از مجموع کشورهایی است که با آنها مشکل دارد. من خودم هم چنین شخصیتی دارم، اما سعی می کنم حق و حقیقت رو هم در نظر بگیرم. اگر در درگیری ایران و آمریکا، حق را به ایران و در نتیجه رئیس جمهور آن می دهیم، دلیلی ندارد در درگیری دولت ایران با بخشی از مردم، بازهم طرف رئیس جمهور را بگیریم.