آیا شما هم مثل من با خواندن بیانیه مجلس خبرگان رهبری شوکه شدید؟ یا چنین بیانیه ای را پیش بینی می کردید؟
البته من هم انتظار کار خاصی از این مجلی نداشتم، اما دیگر چنین بیانیه ای هم تصور نمی کردم.
اما نقش ما در تشکیل چنین مجلسی که خبرگان ایران نامیده می شوند چیست؟
من هرچه فکر کردم، یادم نمی آید در انتخابات مجلس خبرگان شرکت کرده باشم. یک انتخابات خبرگان مربوط به 11 سال پیش است و زمان خاتمی. در آن زمان چون صلاحیت افرادی مثل عبدالله نوری و ... رد شد، بین اصلاح طلبان و حتی طرفداران آنها اختلاف افتاد و عده ای اعتقاد به شرکت در انتخابات داشتند، حتی با کاندیداهای فرعی و ناشناخته و در حقیقت انتخاب بد به جای بدتر. عده ای دیگر از اصلاح طلبان اعتقاد داشتند که نباید تحت هر شرایطی در انتخابات غیر آزاد و دموکراتیک شرکت نمود و تحریم یا عدم شرکت در انتخابات نیز روشی دموکراتیک برای اعلام اعتراض است. در نهایت و از آنجا که اکثر سیاسیون اصلاح طلب قصد نزدیک شدن به خط قرمز رهبری را نداشتند و قصد پیش برد اصلاحات مورد نظر از طریق قوای مجریه و مقننه، یعنی 2 رکن از 3 رکن رسمی در ایران را داشتند و مجلس خبرگان هم نقش مستقیم خاصی در این بین ندارد، انتخاباتی با مشارکت تقریباً 45 درصد واجدین شرایط رأی دادن برکذار گردید.
البته بازهم مشارکت مردم با توجه به رشد فهم سیاسی جامعه در دوران خاتمی و اصلاحات، نسبت به دوره پیشین بیشتر بود، اما به هر حال اکثر مردم ایران، از جمله من، در این انتخابات شرکت نکردند.
انتخابات بعدی که تقریباً می توانم بگویم اصلاً آن را به یاد نمی آورم، انتخابات مجلس خبرگان در سال 85، یعنی سه سال پیش است. این سال در اصل سال قهر کردن مردم با اصلاح طلبان است. این انتخابات همزمان با انتخابات شورای شهر سوم بود که با استقبال سرد مردم مواجه شد و از آنجا که انتخابات شورای شهر بیشتر و مستقیم تر با زندگی مردم در ارتباط است، انتخابات خبرگان را هم تحت تأثیر قرار داده بود. تقریباً تمام گفتگوهای سیاسی مردم در آن زمان در مورد انتخابات شورای شهر و شرکت یا عدم شرکت در آن بود و اکثر کسانی هم که تصمیم می گرفتند در انتخابات شورای شهر شرکت نکند، اصلاً به انتخابات خبرگان رهبری فکر هم نمی کردند.
از سویی هم همزمانی این دو انتخابات باعث شد که اکثر افرادی که تصمیم گرفته بودند در انتخابات شورای شهر شرکت کنند، در هنگام حضور در محل رأی گیری، در هر دو انتخابات شرکت می کردند.
جالب اینجاست که نه تنها من چیز زیادی از انتخابات مجلس چهارم خبرگان به یاد ندارم، بلکه با جستجو در اینترنت هم متوجه خواهید شد که حجم مطالب موجود و مرتبط با این انتخابات در اینترنت، بسیار کمتر از تمام انتخابات دیگر در ایران است. مثلاً می توانید سعی کنید آمار مربوط به این انتخابات و چند انتخابات دیگر را در اینترنت بیابید.
جالبت تر از این اینکه در گفتگو با دوستانم، بودند کسانی که می گفتند مجلس خبرگان که انتخابات ندارد.
به این ترتیب می توان انتخابات مجلس چهارم خبرگان که نتیجه آن مجلس خبرگان فعلی است را انتخابات فراموش شده ایران نامید.
۱۵ مهر ۱۳۸۸
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 Comments:
ارسال یک نظر