۰۵ آبان ۱۳۸۸

ایران، آمریکا و انتخابات

یک سناریو
نظام قبل از انتخابات و با توجه به شرایط سیاسی، مالی، نظامی جهان و بخصوص با روی کار آمدن اوباما احساس کرد وقت برقراری رابطه با آمریکاست. برای محکمتر کردن جایگاه خود نیز سعی کرد انتخاباتی با بیشترین حد ممکن شرکت کننده برگذار کند و به همین دلیل هم تابوی چندین ساله شکسته شد و مناظرات زنده تلویزیونی برگذار گردید. حال تنها لازم بود که رئیس جمهور مورد نظر نظام هم انتخاب بشود تا بتواند با قدرت کامل گفتگو رسمی با آمریکا را آغاز کند و طبق خواست نظام هدایت کند. اما روزگار طبق برنامه پیش نرفت و اعتراضات پس از انتخابات، این بزرگترین فتنه و یا بحران برای نظام در طول تاریخ، قدرت دولت و حتی کل نظام را، چه در داخل و چه در خارج، بشدت تضعیف کرد. حال هم عده ای از داخل همین نظام که حداقل شناختی از امور مدیریتی و دیپلماتیک دارند، به این نکته اشاره می کنند که مذاکره از نقطه ضعف نمی تواند جوابگو باشد، بخصوص که بیش از 30 سال برای آن صبر شده است و یا به عبارتی 30 سال بدون این رابطه رسمی، کارها پیش رفته است.
البته از سوی دیگر نیز دولت جدید که خود را پیروز انتخابات می داند و از حمایت رسمی نظام نیز برخوردار است، نمی پذیرد که از این قدم بزرگ که شاید یکی از اهداف اصلی به قدرت رسیدنش بود، صرف نظر کند و می خواهد آن را به نام خود ثبت کند و قدرتش را دوام بخشد.
به نظر من بحث برقراری رابطه با آمریکا می تواند برای جناح اصولگرا بسیار خطرناک باشد و باعث درگیری های شدیدی در آن شود. از طرفی احمدی نژاد نشان داده که خود را عقل کل می داند و تا واقعاً مجبور نشود، حرف هیچ کس را نمی پذیرد، حتی رهبری. با توجه به چند ماه گذشته هم کاملاً مشخص است که احمدی نژاد علاقه دارد با آمریکا رابطه برقرار کند. اما نظام در صورت برقراری رابطه با آمریکا، در برابر سرسخت ترین طرفداران خود با مشکل مواجه خواهد شد و باید بتواند آنها را قانع کند که این رابطه صحیح است و در زمان دولت های پیشین صحیح نبوده است. کاری که با توجه به شرایط فعلی جامعه کمی سخت است.

1 Comments:

رها گفت...

سلام آقا پسر
تحليل جالبي بود
موفق باشي
به وب من سري بزن
هر كاري ميتوني براي اطلاع رساني و رو كردن دست كودتاچيان انجام بده موفق باشي

http://www.naphir.blogsky.com/