انحراف انقلاب 57 از زمانی آغاز شد که انتقام ها شروع شد. انتقام از حاکمان پیشین، انتقام از همکاران نزدیک آنها، انتقام از دوستان داخلی و خارجی آنها و ….
در انقلاب 57 ایرانیان بسیاری شهید شدند، مانند شهدای جنبش سبز، اما در آن زمان عده ای هر گونه خوشحالی را به این بهانه ممنوع کردند، هرگونه تفکری غیر از تفکر خود را خیانت به شهدا نامیدند و ….
ما نباید این اشتباهات را تکرار کنیم. اگر نه 20 سال دیگر وقتی این وقایع مجدداً تکرار شد، به بچه های خود چه جوابی بدهیم؟ همان جوابی که پدران و مادرانمان هم اکنون به ما می دهند؟
ما باید یاد شهدای جنبش سبز را زنده نگاه داریم و راه آنها را ادامه دهیم. راه زندگی شاد و مبارزه بدون خشونت برای رسیدن به خواسته ها و نیازهایمان. مگر بهنود شجاعی همین چند روز پیش به دلیل همین حس انتقام کشته نشد؟ شما موافق بودید یا مخالف؟ در مورد قاتل ندا و سهراب چطور؟ آیا بازهم به این سادگی جواب می دهید که اگر من جای والدینش بودم این کار را نمی کردم؟!
این جنبش نباید مانند انقلاب 57 برای خود دشمن داخلی و خارجی ایجاد کند. انقلاب 57 از کراوات زن ها و جوانانی که پوشش مد روز را می پسندند و اقلیت های مذهبی و ملی گرایان و ... تا روشنفکران و نویسندگان و هنرمندان و … را دشمن خود کرد. ما حتی نباید بسیج را دشمن خود کنیم. باید بسیج و بسیجی ها را سبز کنیم.
در شعارها دقت بیشتری کنیم و به کشورهای خارجی و بسیج و نیروی انتظامی توهین نکنیم.
به این ترتیب ریزش از نیروهای طرف مقابل بشدت سرعت می گیرد.
دادن شعارهای تند و درگیری با بسیج و نیروی انتظامی، نه تنها کمکی به جنبش سبز نمی کند، که حتی برخورد خشن را برای طرف مقابل تسهیل می کند. هم از نظر توجیه داخلی و خارجی و هم از نظر توجیه نیروهای خودی (بسیجی ها و نیروهای انتظامی و سپاه). شاید بسیاری از این افراد در شرایط عادی توان حمله به هموطنان خود را نداشته باشند، اما در صورت مورد حمله قرار گرفتن و تحریک شدن از سوی معترضان و یا شرایط دفاع و گریز، جریان عوض می شود. و مطمئناً در درگیری های خشن، آنها موفق ترند. هم به دلیل مسلح بودن و هم به دلیل داشتن خیالی آسوده از نظر پیگیری های قضایی بعدی و هم به دلیل آموزش دیدن برای درگیری، در صورتی که اکثریت مطلق جنبش سبز خواهان درگیری و خشونت نمی باشد. به این امر باید نفرت شدید برخی از این نیروها نسبت به جنبش سبز را نیز اضافه کرد. نفرتی که از روی شناخت نیست، بلکه از روی اطلاعات غلط و شستشوی مغذی است. این نفرت با شعارهای تحریک کننده و پرتاب سنگ و درگیری و … تنها شدیدتر می شود و برای این شخص تأییدی است بر اطلاعات غلطی که به وی داده اند.
۲۴ مهر ۱۳۸۸
جنبش سبز نباید اشتباه انقلاب 57 را تکرار کند
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
11 Comments:
گوشت سبزها را جنتی در نماز جمعه حلال اعلام کرده، صهیونیست خوانده! خشونتکاران در مقابل ما هستند...!
Aghapesar ba in bi vojdanha magar mishavad ba narmi sohbat kard. agarche jang bad ast va koshtan mahkum ast amma fekr mikonid ba panbe sar boridan in hokumat kenar khahad raft. moteassefane ba in ravesh ke shoma migi be torkestan khahim resid.
man nez aghedeh shoma ra daram kamelan manteghi va ghabel ghabol
mebashad dar zemn yak masaleh mohem
dar ayaneh leder har kesi shod onghadr behesh emteyaz nadahand va ao ra bot nakonand ke agar etefaghi aoftad degeh natonem az khar morad paeen beyarem ba arezoyh
movafagheyat
کاملا موافقم. یادمون باشه خون خون میاره. این جنبش صدرصد پیروزه ولی اگر مثل سال 57 بعدش بخوایم کشتار راه بندازیم بهتره اصلا انقلاب نکنیم
سعی کنیم از بزرگمرد تاریخ، ماندلا یاد بگیریم که شکنجه گر اصلیشو بخشید و معاون اول خود کرد.
سران رژیم لیاقت پست گرفتن ندارند ولی باید با منطق با آنها رفتار کرد که باعث تغیان های بعدی نشه
من فکر می کنم شمادوست عزیز یک جوری مردم و خوانندگان را ببو فرض می کنید. این که خشونت نباید باشد بسیار عالی است اما این که در این راستا اقای بهنود شجاعی را قاتل احسان است و در هر نقطه از جهان مجرم شناخته می شود و فرزند یک شخص را بی گناه کشته است در ردیف کشته های آزادی خواهانه جنبش سبز اورده اید بسیار شگفت انگیز است. این که محاکمه شجاعی عادلانه بوده باشد یا نه مسئله دیگر و این اعدام درست است یانه از جنس دیگری است. این گونه نوشته ها نه تنها نشان از نا واردی شما و مخدوش کردن موضوع است بلکه مردم را ببو فرض کردن و توهین کردن به آن ها است.
من کسی رو ببو حساب نکردم عزیزم.
من میگم اگر 50 تا از این بسیجی های هموطنمون هم کشته بشن، جنبش به هدفش نمی رسه. فقط برادرها و دوستان او بسیجی ها را مخالف جنبش سبز می کند و دست نظام را برای برخورد شدیدتر باز می کند.
البته دفاع از جان و مال خود و دیگران همواره مجاز است. اما من اعتقاد دارم که جنبش سبز نباید هیچ درگیری را آغاز کند، حتی از طریق شعارهای تحریک کننده.
جنبش سبز ایران آماده قیام است
فصل از نو نوشتن تاریخ ایران فرا رسیده است . فروپاشی دستگاه انگلی و ددمنش خامنه ای/ احمدی نژاد تنها راه برون رفت از بحران کنونی و گشایش روزنه امید به ایران بهتر فرداست. باید دانست این رژیم به دلیل سرشت انگلی ، میتواند فضاحت کنونی وبدتر از آن را، سالها کش داده و با فرسایش مردم و میهن ، ادامه حیات دهد و درست به همین دلیل پیشدستی ملت در تعرض و سرنگون کردن آن بایسته است. جنبش سبز بویژه در عمر 3 ماهه خود پس از 22 خرداد ، دیگر اصلاح طلب نیست . یعنی نگذاشته اند باشد . این جنبش ناخواسته و در نتیجه بایسته ، برانداز است . از دیگر سو خامنه ای اگر ظرفیت آشتی و گفتگو و همزیستی داشت، کودتا نمیکرد. توبه گرگ مرگ است. موثرترین روش در براندازی ، اختلال در بخش کشوری دستگاه کودتا با اتکا به پایگاه اجتماعی هماهنگ و با طرح های واقع بینانه با فاصله زمانی مناسب است . ساده تر بگوییم ، راهپیمایی و راهپیمایی و راهپیمایی . جامعه ما باید با غیر عادی کردن وضعیت زندگی کشوری علاوه بر ایجاد دردسر برای دولت غاصب، لشکر کودتا را وادار به خارج شدن از سنگر و ترک زندگی عادی کشوری کرده و با بهره گیری از فرصت ، به سرکوب کردن خائنان پراکنده اقدام کند . به دیگر سخن باید با راهپیمایی و تحصن میلیونی و تبدیل راهپیمایی به تحصن و نیز اعتصاب که تاکنون آزموده نشده است ،خفاشان کودتا را در برابر دو راهی زوال و فرار تدریجی یا پیشدستی در تعرض و برقراری حکومت نظامی- که در واقع عقب نشینی پیش از تعطیل و فروپاشی است – قرار دهیم. اگر روز قدس در ماه رمضان نبود و حضور ما در خیابان تا صبح شنبه ادامه می یافت امروز ، محمود به جای سفر نیویورک به کاراکاس گریخته بود. وضعیت رژیم جوری است که اگر به کمتر از صد راضی شود ، می رود. کافی است “یک آجر “ از دیوار کودتا “به زور” از آن بیرون کشیده شود تا فروپاشی آغاز شود . درست به همین دلیل ، نه سنگ 100 کیلویی تصرف خانه و دفتر خامنه ای ، بلکه سنگ 50 کیلویی بسیج 5 ماهه نیرو برای تبدیل راهپیمایی 22 بهمن به تحصن در صدا وسیما را، پیشنهاد میکنیم. معتقدیم برای برخورد محتوم با کودتا و پیروزی جنبش ، بسیج و آگاه سازی مردمی لازم است . ولی این بسیج به هر امیدی به جز براندازی باشد ، تنفس کودتا و جان کندن جنبش است. کار که به براندازی برسد ، انواع هیات های آشتی از اردوگاه کودتاچیان به التماس نزد کروبی ، موسوی و منتظری خواهند رفت تا خامنه ای تنها برود. اینک میعادگاه هایی چون 13 آبان ، 16 آذر ، دهه محرم و از همه مهمتر 22 بهمن ، پیش روی ماست. به خون اشکان ، مصطفی ، سهراب ، محسن ، ندا ، کیانوش ، ترانه و همه نوباوگان پرپر شده سوگند ما میتوانیم از همین خیابان ها خامنه ای را به زیر کشیم و خواهیم کشید. آیا بهار 89 ، بهار آزادی نخواهد بود ؟
آنان که از پیامد های انقلاب برای مردم بیم دارند توجه کنند که از فردای سرنگونی خامنه ای باید به سرعت تشکل های مدنی (حزب و انجمن و سندیکا) را شکل دهند تا سرنوشت انقلاب 57 و میداندار شدن فرصت طلبان تکرار نشود.
رهزن مفتضح انقلاب و غارنشینان همراهش ، وصف حال تک تک سبزها را بدانند :
زان آتش نهفته که در سینه من است خورشید شعله ای است که در آسمان گرفت
چرت نگو عمو ! آدم که هر نظری داره که نباید به بقیه تحمیل کنه !
خواب دیدی خیر باشد
اینکه ایرانی جماعت سریع جو زده میشه
شکی درش نیست البته که اشتباهات جبران ناپذیری صورت گرفت ما وقتی -
کسی را تا حدودی شایسته ترومحبوبتر
میبینیم آنچنان به این شخص امتیاز-
میدهیم که دیگه همین بابادرآینده
خدارو بنده نیست با همه تفاصیل نیک
ایرانی این ضعف شدیدا در طول تاریخ
خود نمائی کرده به نظرمن این مسئله
بسیارحیاتی است وازهمه مسائل ومشکلات حیاتی تر است
سلام
بیشتر از سی سال پیش خونهای ملت ما درخت استقلال ، ازادی ، جمهوری اسلامی را میوه دا ر کرد ولی متاسفانه رهبران ما غصهٔ پول چینی ها و معاملات با اینها را میخورند و یا اینکه غصهٔ. این فلسطینیها و یا بدتر از همه حزب الهی ها را میخورند . هرکس ریش داره با یک اسلحه ادعای اسلامی بودن میکنه . من هزار با ر برای جمهوری اسلامی حقیقی جان میدهم ولی حاضر نیستم یک قطره خون برای این اسلام خراب کنها بدهم . امیدوارم این رهبران ما در روز سال گرد انقلاب فریاد االله و اکبر های مردم را دلیل بر اغتشاشگری تعبیر نکنند همین الله و اکبر های مردم بود که رهبران ما را بر کار گزا شت . بنده سی سال پیش در مدرسهٔ طلاب قم درس خواندم و دو سال و نیم زندان شاه بودم . الله و اکبر
ارسال یک نظر