۲۰ بهمن ۱۳۸۶

مصاحبه سایت آلمانی گزارشگر الکتریکی با حسین درخشان (قسمت سوم و آخر)

چرا به اسرائیل سفر کردی؟
دلیل سفر من به اسرائیل این بود که می خواستم یک اتصال P2P یا در اینجا مردم به مردم (Peaple to Peaple) بین مردم ایران و مردم اسرائیل ایجاد کنم تا تلاش های دولت ها برای شیطان نشان دادن طرف مقابل و خراب کردن وجهه وی را دور بزنیم. چه در سطح داخلی و چه در سطح بین المللی. آنها حقیقت کشور خود و حقیقت زندگی طرف مقابل را به مردم خود نشان نمی دهند. فعالین صلح طلب وظایق زیادی دارند. آنها باید این مشکل را حل کرده و شرایط را به حالت عادی برگردانند. مشکلی که مدت هاست در ایران موجود است. ما باید کاری بکنیم و من فکر کردم اگر به اسرائیل بروم و در بلاگ خودم در این ارتباط برای ایرانیان بنویسم و از رسانه های اسرائیل برای انتشار این پیام استفاده کنم که تمام مردم ایران مانند احمدی نژاد فکر نمی کنند و در ایران با طیف ها و لایه های مختلفی روبرو هستیم. و هر چیزی که رسانه ها می گویند را باور نکن!
واکنش بسیار خوب بود. من مصاحبه های زیادی داشتم و مطالب زیادی منتشر شد. فوق العاده بود. البته در ایران اتفاقی نیفتاد. اما از بلاگ خودم استفاده کردم تا عکس ها، فیلم ها، مصاحبه ها، Podcastها و بخصوص مطالب زیادی را منتشر کنم.
من فکر می کنم، من مطمئن هستم، که این اولین عکس ها و فیلم های سانسور نشده و غیر تبلیغاتی بودند که مردم در ایران می توانستند ببینند. زیرا هیچ ایرانی حداقل به صورت رسمی در اسرائیل نبوده است.

عکس العمل دولت ایران نسبت به فعالیت های تو چیست؟
من تهدید شدم و به من اخطار داده شد که برنگردم، و در صورت بازگشت، محاکمه خواهم شد. من می توانم دیدگاه آنها را درک کنم. زیرا من برخی قوانین مطبوعاتی آنها را در بلاگ خودم نادیده گرفتم. و آنها هم خوشحال نبودند از این موضوع. نقد رهبر، نقد برخی سیاست های برنامه هسته ای، نقد روابط ایران و اسرائیل، شاید برخی مسائل شرعی را در مطالب رعایت نکردم و از این جور مسائل.
آخرین باری که در ایران بودم، در فرودگاه جلوی من را گرفتند و برای رفتن مجبور به امضاء نامه ای شدم که در آن بخاطر این مسائل عذر خواهی کرده بودم.
و حالا دیگر نمی توانم به ایران بروم، چون سفر من به اسرائیل بعد از این سفر بود و سفر به اسرائیل غیرقانونی است و به این جرم حتماً دادگاهی خواهم شد. من نمی دانم مجازات این جرم چیست، یا مجموع این جرم ها. ولی فکر میکنم حداقل چند سال زندان خواهد بود. و فکر نمی کنم ارزشش را داشته باشد. مگر اینکه راه دیگری پیدا کنم، مثلاً از پاس کانادایی استفاده کنم یا چیزی شبیه به این.
من فکر می کنم و بسیار امیدوارم که ایران با موفقیت این مسیر را طی کند، بدون تحریم و بدون مورد حمله قرار گرفتن، بتواند نوعی تضمین از ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا بگیرد و جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت بشناسند و در راستای سرنگونی آن فعالیت نکنند.
و یا، راه جایگزین، اگر تضمینی دریافت نکنند، ایجاد تضمین از طریق تسلیحات می باشد. امیدوارم یکی از این دو حالت اتفاق بیفتد، در این حالت شاهد ایرانی بسیار دمکراتیک تر و بازتر خواهیم بود که نقش بسیار مهمی در آرامش و صلح کل منطقه خواهد داشت که بر مسائل دیگری نیز تأثیر خواهد گذاشت، بخصوص مسئله فلسطین و اسرائیل. ایران نفوذ قدرتمندی در آنجا دارد که در حال حاضر برای صلح استفاده نمی شود، زیرا به عنوان مثال عراق و افغانستان را دیده اند و دلیلی نمی بینند. اگر ایالات متحده آمریکا، ایران و استقلال آن را به رسمیت بشناسد، خیلی چیزها بهتر خواهد بود.
لینک مصاحبه صوتی-تصویری (به زبان انگلیسی و زیرنویس آلمانی):